اسمشم سید مجیده، نه مشتبا

ساخت وبلاگ

بعد از دو سال بری وبلاگ بلاگفات اونم به دلیل اینکه کارت بهش افتاده! و اتفاقی یه سر به "وبلاگ دوستان" بزنی... اونجا فقط یه وبلاگ ثبت شده باشه.... و آخرین پستش مربوط به دو سال پیش باشه و تو تازه دیده باشیش...

و بعد از دیدنش مدام با خودت تکرار کنی "چرا به من نگفتی... چرا به من نگفتی؟..."

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 141 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 12:14

تازه کتاب علومشو باز کرده بود و داشت با جک و جونورا و دسته بندیشون آشنا میشد؛ در این بین سوالاتی ذهنش رو مشغول کرده بود که لازم میدید بپرسه تا بتونه خانوادش رو طبقه بندی کنه...

آبجی کوچیکه: مامااااان بابا پر داره؟
مامان: نه

آبجی کوچیکه: مامااااان بابا پولک داره؟
مامان: نه

آبجی کوچیکه: مامااااان بابا به بچه های خودش میتونه شیر بده؟
مامان: نه!!

آبجی کوچیکه: پس بابا حشره س

:|

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 127 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 12:14

+من پریدم

-کجا

+تو بغل آقامون!


انکحت و زوجت دلم عاقد و شاهد

ای عشق شدم من به تو محرم بغلم کن!


و اینگونه بود که خدا ما رو انداخت تو بغل یک عدد رضا :)

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 147 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 15:48

رفته بودیم پارک. اون قسمتش رفته بودیم که فیلم ۵ بعدی با یه عینک روی کله ت میزارن و کلی به وحشت میندازنت. توی شهرمون از بین آقایون من یا کسی رو نمیشناسم یا اگر بشناسم خوب میشناسم! یعنی اینکه کسی چهره ش آشنا باشه و اینا نداریم! خلاصه اینکه اون قسمت پارک یه آقاهه بود که عجیب واسم آشنا میزد! خب من نپرسیدم که رضا این کیه و اینا، و من کجا دیدمش و اینا، و آیا تو میشناسیش و اینا! که یهو خودش گفت عبدولیه! هی میگم من آشناس! اومده بودن شهر ما یه دور بخورن :دی هوا اینجا خیلی خوبه... بهاریه... ان شالله درک میکنن کسایی که این روزا اربعین رد میشن ازینجا‌... عجیب خاص شده هوا... اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 130 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 15:48

دلم داره میترکه و هیچ کاری از دستم برنمیاد

عکسها رو ندیدم ...طاقت نداشتم یکی از بچه ها داشت یه عکسو تعریف میکرد...
باباهه نشسته بود روی آوار و عروسک بچه ش دستش بود... هیجی جانسوز تر از گریه های یه مرد نیست... دیگه حالا حسابشو بکنید چندین نفر یتیم چندن و چندین نفر بی کس و چند هزار نفر آواره...

دمای هوا اونجا 0 درجه س... 
خدا کنه لااقل جای خواب داشته باشن...
اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 123 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 15:48

این پست رو یادتونه؟

که خریدای عیدمو برده بودن ایلام...

امروز رسیدم شهرمون؛ از اتوبوس که پیاده شدم چمدونم نبود!

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 123 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1396 ساعت: 15:48

مردی که نتونه قولنج بشکونه که مرد زندگی نیس!


+مثلا بگه معیار های همسر آینده از نظر شما چیه؟ بعد تو روت نشه بگی سیکس پک داشته باشه :|

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 133 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

از چاله بیرون میزدم تا چاه

راهِ فرار از خویشتن باشد... 


ای تف به هرچه دل... 

همان بهتر،

آدم فقط چشم و دهن باشد...! 


علیرضا آذر

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 132 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

دل من پشت سرت کاسه ی آبی شد و ریخت!

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 122 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

خواهرمون طوری زلزله س که وقتی امروز ساعت 10:30 رسید اد همون موقع زلزله اومد :دی لرزید، دیار ملکوتی رضا جان آسوده خیالیم ولی دل نگران است بر ملک خراسان نرسد هیچ گزندی زیرا حرمت امن ترین جای جهان است **** امروز که از لرزش این خاک رمیدم کاشانه به تنگ آمد و از لانه پریدم ای باعث لرزیدن قلبم حرم تو اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 145 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

اگر خواهر کوچولویتان یک روز یک سوسک پلاستیکی بخرد و قبل از اینکه شما بروید حمام در دمپاییتان جا سازی کند و شما پایتان را روی یک چیز سیاه بگذارید و به یک سوسک برخورد کنید چه خواهید کرد؟ :|
اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 114 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

کاش میشد زندگی تکرار داشت  لااقل تکرار را یکبار داشت  ساعتم برعکس میچرخید و من  برتنم میشد گشاد این پیرهن  آن دبستان ،کودکی ،سرمشق آب  پای مادر هم برایم جای خواب  خود برون میکردم از دلواپسی  دل نمیدادم به دست هر کسی    عمر هستی ، خوب و بد ، بسیار نیست  حیف هرگز قابل تکرار نیست ... اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 145 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

خواهر کوچولوی 9 ساله ی عزیزم که هر روز باید بهت بگم مشقاتو بنویس که شب بخوابی و هر شب تا ساعت 3 داریم با هم مشقاتو مینویسیم... که پیک نوروزیتو اورده بودی بالای سرم و خوابالو بهت جوابا رو میگفتم ، که هر شب میگی آجی میترسم برم دستشویی، باهام میای؟ که ذوق ذرت مکزیکی خریدن امروزو توی چشمات دیدم، که انقد اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 130 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

التماس دعا از همه خصوصا دوستان معتکف
بلکم این ذهن آشفته یکم سر و سامون بگیره

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

ما توی گویشمون به روبه رو میگیم ری به ری

این تیمه که لباسش قرمزه یکیشون اسمش ری به ریه!

مسقره ها با این اسماشون!

حتما اسم داداششم "پشت سره" :دی


+شب نیمه ی ماه رجبه.بی منت دعا کنیم همو... که مقبول افتد ان شالله. دعاگو هستم

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 146 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

1. کلیک 2.جوابیه: در کناری منتظر بودم حدودا پنج و نیم تا که پیچیدی به چپ، آرام گفتم: «مستقیم» زل زدی در آینه، دیدم، به جا آوردمت یادم آمدم روزگاری را که رفتی با نسیم رادیو را باز کردی تا سکوتت نشکند رادیو، اشعار نابی خواند از تو در قدیم شیشه را پایین کشیدم تا که بغضم نشکند زیر لب گفتم: «خوشم می اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 132 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 11:18

یکی از سخت ترین کارهای دنیا هم اینه که به کسی که تولدشه بفهمونی چند سالشه! و من سالهاس درگیر این موضوعم و فکر میکنم باید در این زمینه رسالتم رو به انجام برسونم! مثلا امشب 50_60 نفر سر 22 یا 23 ساله بودن داشتن همدیگه رو قانع میکردن و در نهایت هم به نتیجه ای نرسیدیم! هر کس حرف خودشو قبول داشت! :دی +آد اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 141 تاريخ : سه شنبه 8 فروردين 1396 ساعت: 3:36

یکی بیاد مسئولیت این حجم از حمله افکار رو بر عهده بگیره

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 141 تاريخ : سه شنبه 8 فروردين 1396 ساعت: 3:36

عاشق شده ام بر تو

تدبیر چه فرمایی؟!

از راه صلاح آیم ...یا از در رسوایی؟!


+بگو لامصب، دهع!

+تیریپ عاشقانه طوری :))

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 8 فروردين 1396 ساعت: 3:36

با این پسرایی که بدون یاالله گفتن میان توی مجلس زنونه، باید چیکار کرد؟

اسمشم سید مجیده، نه مشتبا...
ما را در سایت اسمشم سید مجیده، نه مشتبا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzizigolug بازدید : 147 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1396 ساعت: 1:36